سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 422

17مرداد روز تجلیل از خبرنگاران و ارائه یک پیشنهاد

خداوند رحمان و رحیم در آغاز سوره مبارکه قلم، به قلم و آنچه را با قلم می‌نویسند سوگند یاد کرده است. حدیثی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) روایت شده که می‌فرماید: سه صدا است که پرده و حجاب‌ها را می‌شکافد و به پیشگاه با عظمت خداوند می‌رسد: صدای گردش قلم‌های دانشمندان به هنگام نوشتن، و صدای قدم‌های مجاهدان در میدان جهاد، و صدای چرخ نخریسی زنان عفیف و پاکدامن. البته آنچه که گفته شد درباره قلم‌هایی است که در مسیر حق و عدالت و در صراط مستقیم گردش می‌کند اما قلم‌های مسموم و گمراه کننده بزرگترین بلا و عظیم‌ترین خطر برای جوامع انسانی محسوب می‌شود» 1
شهیدمحمود صارمی به عنوان خبرنگاری مومن و مسلمان و مدافع مردم رنج کشیده و مظلوم روز 17 مرداد ماه سال 1377 قربانی جریان‌های افراطی و تحجرگرا شد و در مزار شریف افغانستان مظلومانه با گلوله‌های سلاح عده‌ای خشک مغز متحجر به شهادت رسید. یاد و خاطره آن شهید بزرگوار و همه فعالان عرصه مطبوعات اعم از خبرنگار، عکاس، تهیه کننده گزارش، فیلمبردار و کلیه کسانی که طی سال‌های دفاع مقدس در جبهه‌های حق علیه باطل با شهامت و شجاعت و ایثار در امر اطلاع‌رسانی فعالیت نموده و حقانیت رزمندگان اسلام را به جهانیان مخابره کردند، بیدادگری‌های استکبار غرب و شرق و نوکران دست نشانده آنان را برملا ساختند، ظلم و ستم صدام معدوم را در ضربه زدن به این آب و خاک به مردم سراسر جهان اعلام کردند و در نهایت جان عزیز خود را در راه بقای اسلام و پاسداری از میهن مردانه فدا کردند، گرامی می‌داریم.
مناسب آن که روزنامه‌نگاران بدون ترس و واهمه حقایق و واقعیت‌های جامعه را بنویسند. حقوق مسلم خود را از قبیل مسکن، تهیه امکانات مناسب زندگی، استفاده از بیمه و حقوق بازنشستگی طلب نمایند و هنگام پیری و از کارافتادگی امید به کسب درآمد و تامین زندگی داشته و مدیران نشریات هم درآمد مکفی و یا حداقلی داشته باشند و مسئولان ذی ربط از هر قوه ترتیبی اتخاذ نمایند که توقیف نشریه آخرین راه حل باشد. فعالان عرصه مطبوعات باید بتوانند در انجمن صنفی امور مربوط به شغل و حرفه خویش را مطرح و در صورت لزوم برابر با قانون از حق خود دفاع نمایند. روزنامه‌نگار موفق و وظیفه‌شناس هر روز برای دسته و گروهی مجیزگویی نمی‌کند. راه و روش زندگی شرافتمندانه را بر می‌گزیند، از صنف متملقان دوری می‌گزیند. مدیران هم بدانند نباید تنها سالی یک بار مجلس بزرگداشت برای خبرنگار برگزار نمایند یا هدیه‌ای به آنان بدهند و به احترامشان سخنرانی کنند بلکه علاوه بر انجام امور فوق که به جای خود قابل ارج نهادن می‌باشد باید به خواسته‌های به حق آنان رسیدگی و اقدام لازم مبذول نمایند.
در 150 سال اخیر به دنبال پیدایش روزنامه و جراید پادشاهان و حاکمان ظالم و ستمگر دشمن اصلی روزنامه‌نگاران و اصحاب مطبوعات دلسوز و علاقه‌مند به پیشرفت جامعه بودند. ناصرالدین شاه که به قدرت تاثیر جراید در پرورش افکار عمومی پی برده بود به وزیر انطباعات دستور می‌داد مجلات و روزنامه‌هایی که از خارج برای دربار می‌فرستند بسوزاند تا خشم و غضب خود را فرو نشاند و به خیال خام خود مردم را از تاثیرات بد روزنامه‌ها دور بدارد.
«دوشنبه دوم ربیع‌الثانی 1302 ه.ق... خدمت شاه رسیدم بعد از ناهار روزنامه«ترجمان حقیقت» را که روزنامه رسمی عثمانی است و در آن تفصیلی از ایران نوشته بود با ترجمه‌اش به نظر شاه رساندم... شاه روزنامه را ملتفت نشد و ترجمه را سوزاند.
یکشنبه 2 محرم 1303 ه.ق در روزنامه «طمس» منطبعه لندن تفصیلی نوشته بودند تعریف از ظل‌السلطان و تکذیب از ولیعهد و تحریک به شاه که ولیعهد را از ولایت عهد معزول کند و ظل‌السلطان را ولیعهد نماید روزنامه را ترجمه نموده به شاه دادم خیلی متفکر شدند فرمودند کتابچه را بسوزان.»2
روز خبرنگار فرصتی است تا فعالان سیاسی، احزاب و انجمن‌ها از جمله مدیران نشریات و خبرنگاران از مبارزان راه قلم و نویسندگانی که حقایق را گفتند و از قدرتها هراسی به خود راه ندادند، به زندان افتادند، لبهایشان را دوختند، از شهر و دیار خویش تبعید شدند و یا جانشان را در این راه فدا کردند یاد کنند و بر آنها درود بفرستند. و راه و رسم‌شان را سرمشق خویش قرار دهند. هر روزنامه‌نگاری با نشریه‌ای که منتشر می‌نماید یا مقاله‌ای می‌نویسد باید به خوانندگان و جامعه ثابت کند از دروغ، تحریف، تهمت و افترا دوری می‌کند و به دنبال چاپ روزی نامه نیست، سرسپرده این یا آن مقام و تسلیم زر و زور نمی‌شود، اخلاق حرفه‌ای را رعایت و در نهایت استقلال خود را حفظ می‌کند تا در جامعه ارزش بیشتری داشته باشد.
«روزنامه سفینه نجات در سال 1325 ه.ق در یزد منتشر شد. آخرین شماره منتشره سفینه شماره 28 سال سوم مورخ 14 رمضان المبارک سال 1329 ه.ق است.
در پایان آن شماره تعطیل روزنامه را با این عبارات به خوانندگان و مشترکین اطلاع داده است: از آنجا که راست گفتن را نسبت به بعضی از محترمین جسارت و دروغ را منافی مقام و مسلک خود می‌دانیم از این نمره عجالتاً دوستان را وداع و طبع سفینه را به زمانی یسر(آسان) ان شا ء ا... حواله می‌دهیم... سرمقاله آن شماره زیر عنوان آزادی مطبوعات » این گونه آغاز می‌شد:انسان آزاد علت العلل تمدن و مایه ایجاد‌آبادی است هر انسانی که آزادی حقیقی و حریت خدا داد خود را شک نماید انسانیت خود را تردید کرده است...
روزنامه طوفان در تهران به صاحب امتیازی و موسسی فرخی یزدی و مدیر مسئولی موسوی‌زاده تاسیس و شماره اول آن... در سال 1300 شمسی انتشار یافته است... طوفان در طول مدت انتشار پانزده مرتبه توقیف گردیده و باز منتشر شده است تا اینکه بالاخره در سال 1307شمسی که فرخی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم تقنینیه از طرف مردم یزد انتخاب گردید در مجلس جزو اقلیت بود و به ناچار ایران را ترک کرد، طوفان برای همیشه تعطیل شد.
در آذر ماه سال 1300 که وزارت داخله (کشور) اخبار را به دفتر طوفان نفرستاد، فرخی مسمطی با مطلع « خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست» درباره شهرها از جمله یزد چاپ و منتشر نمود.
یزد امن است و اهالیش دعاگو هستند
بهر ابقای حکومت به هیاهو هستند
پی تقدیم هدایا به تکاپو هستند
راست گویی همه در روضه مینو هستند
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست!
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست!»3
دکتر محمد مهدی فرقانی – روزنامه نگار- می‌گوید:«با آنکه از انقلاب مشروطه تاکنون دارای قانون مطبوعات هستیم اما این قانون حتی با تغییرات مکرری که پیدا کرده همچنان فاقد یک فصل مستقل و قابل اعتنا در مورد حقوق روزنامه نگاران است. هر چند که وقتی درباره حقوق روزنامه نگاران صحبت می‌کنیم باید روی دیگر سکه را هم ببینیم که همانا مسئولیت‌های اجتماعی خبرنگاران است. به بیان دیگر حقوق و مسئولیت‌های روزنامه نگاران دو روی یک سکه هستند اما به نظر می‌رسد قوانین مطبوعاتی ما بیشتر به مسئولیت‌های خبرنگاران توجه کرده و حتی در مواردی آنها را بر شمرده است اما در مورد حقوق مادی و معنوی آنها جز در موارد اندکی، خست زیادی به خرج داده و توضیح مبسوطی نیز ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد ما نیازمند نظام حقوقی جامع رسانه‌ای هستیم که نخست حقوق آنها را در چارچوب قانون به رسمیت بشناسد و به دنبال آن مسئولیت‌های اجتماعی روزنامه نگاران را بیان کند. اما می‌توان به جرأت گفت که ما در هر دو مورد دچار نقصان و آسیب هستیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی می‌افزاید: متأسفانه چون این حقوق در چارچوب قانون بیان نشده هر کسی تفسیر به رأی کرده و بنا به سلیقه خودش آن را کم و زیاد کرده است. البته هیچ مرجعی هم برای احقاق حق وجود ندارد. در نقطه مقابل این مطلب باید گفت در حوزه حرفه‌ای روزنامه نگاران نیازمند آن هستیم که مسئولیت‌های اجتماعی خود را به درستی بشناسیم و به آن پایبند باشیم. این اصول به طور عمده در چارچوب موازین اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری مطرح می‌شود در حالی که ما فاقد یک مرامنامه اخلاق حرفه‌ای رسمی هستیم که روزنامه نگاران و تشکل‌های صنفی روزنامه نگاری بر آن صحه گذاشته و خبرنگاران به آن متعهد باشند» 4
از جمله موضوعاتی که در یکسال اخیر در آیینه یزد بدون وابستگی به انجمن و دسته و خطی مستقلاًٌ درج گردید مقاله مفصل و مستدلی بود تحت عنوان «آیا ممنوع‌التصویری سید محمد خاتمی قانونی است؟» گرچه عده‌ای بر نتافتند و در بعضی از سایت‌ها انواع و اقسام اتهامات را بر نویسنده وارد آوردند. چند نفری هم که پاسخ دادند نخواستند به قوانین مدون و مصوب جمهوری اسلامی ایران گردن نهند. گرچه محترمانه پاسخ آنها هم داده شد و در تاریخ جراید و مطبوعات یزد ثبت گردید. اما هر چه زمان بگذرد خوانندگان بیشتر به درستی مطالب مندرج در «آیینه» در این زمینه پی خواهند برد چون به یقین قانون اساسی و آیین دادرسی بدون تشکیل دادگاه صالح و در نهایت صدور حکم، بر ممنوع‌التصویری هیچ فردی صحه نمی‌گذارد و دعا برای رفع حصر و یا درخواست آزادی زندانیان نیز حامی و وابسته بودن به آنها را ثابت نمی‌کند.
بعضی از سایت‌های محلی گاهی در وارد کردن اتهام، نسبت‌های دروغ دادن عدم رعایت احترام به دیگران ید‌طولایی دارند بنابراین از جامعه روحانیت دارالعباده، مدیران و مسئولان استان و صاحبان تریبون‌های رسمی و همه علاقه‌مندان به نظام جمهوری اسلامی ایران درخواست می‌گردد ترتیبی بیاندیشند تا با تذکرات دوستانه و مشفقانه به هر یک از نویسندگان و فعالان سیاسی و طرفداران گروه‌ها و احزاب شناسنامه‌دار به ویژه اگر هزینه آنها از بیت‌المال تامین می‌گردد یاد آوری نمایند در جهت‌گیری‌ها با مدرک و دلیل انتقاد کنند رعایت صداقت، امانت، کرامت انسان‌ها را بنمایند که این راه به صلاح و صواب نزدیکتر است
آرزوی نویسنده این سطور به عنوان یک معلم و روزنامه‌نگار این است که خداوند کریم وسایل آزادی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران دربند در سراسر جهان را که پدران و مادران و فرزندان خردسال و همسران آنها لحظه‌ای آرامش خاطر ندارند فراهم نماید. به امید آن روز.

مدیر مسئول

پی نوشت‌ها:
1- «تفسیر نمونه»، جلد 24، صفحه 377
2- «خاطرات اعتمادالسلطنه»، چاپ امیرکبیر، سال 1350 ه.ش، اگر مقصود روزنامه تایمز لندن باشد در سال 1785 میلادی توسط «جان والتر» تاسیس و انتشار یافت.
3- آیینه یزد، شماره 376
4- روزنامه ایران، 17/5/94